هم سلولی...
زمین صدایش میزنند اهالی شهر گاه نوازشش میکنند شب ها وقتی ارام رویش ارمیده اند . گاه میشکافندش باز به وقت ارمیدنی ابدی . اما این اغاز و پایان فلق و شفق نیست خوب گوش کن صداها انعکاس هر لحظه طغیان فریاد قاصدک هایی را خبر میدهند که از هر طرف راهشان مسدود خیس و بارانی روزگار سپری میکنند
نظرات شما عزیزان:
❥.FAR.❤.HAN.❥ + پنج شنبه 31 اسفند 1393
/ 21:56 /